اصلی ترین راه عاقبت به خیری چیست؟
خدا، برترین مخلوقش را به میان زمینیان میفرستد و او را «رحمة للعالمین» معرفی مینماید و به او خطاب میکند: «إِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظیم»1.
او آن قدر مهربان و بخشنده است که دشمن در حالی که قصد کشتن پیامبر مهربانیها صلی الله علیه و آله را داشته است در میانۀ جنگ، به لطف و مهر او امید میبندد.
این پیامبر مهربان، آن قدر برای مردم دل میسوزاند که خدایش از او میخواهد اینقدر غصّۀ مردمی را که خود راه سرکشی و عصیان را انتخاب کردهاند، نخورد. او کسی است که در میان پستترین مردم زندگی میکرد، امّا با همۀ گستاخیها و بیادبیها هیچگاه با آنان تندی نکرد.
او از همه چیز با خبر است، راه نجات را میداند. او از قلبها آگاه است، از سرنوشت مردم، از دشواریهای روز حساب و کتاب، از واماندگی انسانها و تهیدستیشان در قیامت. به همین خاطر، به روشنی راه عبور از این سختیها را به همگان نشان میدهد و به یگانه جانشین خود - امیرمؤمنان علیه السلام- میفرماید:
به شیعیانت این خبر خوش را بده که من، حتماً در روز قیامت [برای نجات آنها] شفاعت خواهم کرد. آن روز، تنها چیزی که فایده دارد و به کار میآید، شفاعت من است.2
تنها راه نجات، بهرهمندی از شفاعت رسول خدا صلی الله علیه و آله است. حالا مهمترین سؤالی که باید پاسخ آن را یافت، این است: «چه کنم که این شفاعت نصیب من شود؟». ابتدا پاسخ این سؤال ساده به نظر میرسد: «باید شیعه باشی!».
پس کار آسان است، باید شیعه باشیم. امّا شیعه به چه معناست؟ اگر به معنای پیروی تمام عیار از منش امامان: است که واویلا! به نظر میرسد آنقدرها هم که گمان میکردیم، کار ساده نیست... امّا پیامبر مهربان خدا9، ما را فراموش نکردهاند، ایشان مطالب دیگری نیز به امیر مومنان علیه السلام فرمودهاند:
خداوند قطعاً... شیعیانت و دوستان شیعیانت و دوستان دوستان شیعیان تو را میآمرزد (و از گناه آنها میگذرد)، این خبر خوش را [به آنها] بده!3
خدا را شکر، خیالمان راحت شد! چون اگر شیعه نباشیم، از دوستان و علاقهمندان به شیعیان که هستیم! حتّی اگر آن هم نباشیم، حتماً جزو دوستانِ دوستانِ شیعیان، محسوب میشویم! خداوند هم زیر وعدهای که داده نمیزند! پس مشکل شده است!
امّا... همۀ حرفها، همینجاست:
«چه کسی ضمانت کرده است، ما تا آخر عمر، اینگونه بمانیم؟».
تمام این بشارتها و بخششها، برای کسانی است که
وقتی در قیامت، به پا میخیزند، هنوز گوهر محبّت اولیای خدا علیهم السلام را در سینه داشته باشند.
چه بسیار کسانی که از دوستان خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله بودهاند، امّا دلایل گوناگون، راه کج کردهاند و بار خویش را مقصد نرساندند. تعدادی از این افراد نه از شیعیان عادی، که از نمایندگان امامان علیهم السلام در شهرهای مختلف بودند. امّا امان از دنیا و فریبکاریهای آن.
آنچه صاحبان دین خدا و جانشینان او به ما آموختهاند، این است که اگر قدر این گوهر گرانقیمت را ندانیم، امکان دارد آن را – که تنها عامل نجاتبخش ماست - از دست بدهیم و آنگاه دل به چه خوش داریم؟
تنها راه این است که از خود ایشان کمک بخواهیم تا یاریمان کنند، یاریمان کنند که بتوانیم این محبّت را تا آخر عمر در قلب خود زنده نگه داریم.
پینوشت:
1ـ سورۀ قلم، آیۀ4.
2ـ عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص68، ح313.
3ـ عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص47، ح182.